موضوعات آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان جزیره ی عشق abed &ghazal
رفتم نشستم کنارش گفتم :
برای چی نمیری گـُلات رو بفروشی ؟
گفت : بفروشم که چی ؟ تا دیروز می فروختم که با پولش
آبجی مو ببرم دکتر دیشب حالش بد شد و مُرد ،
با گریه گفت : تو می خواستی گـُل بخری ؟
گفتم : بخرم که چی ؟ تا دیروز می خریدم برای عشقم
امروز فهمیدم باید فراموشش کنم...! اشکاشو که پاک کرد
یه گـل بهم داد گفت :بگیر باید از نو شروع کرد
تو بدون عشقت ، من بدون خواهرم . . .
نظرات شما عزیزان:
slm.webloget kheili ghashang bood,matalebe kam dasht vali por mohtavaپاسخ:akhe taze sakhtam vaght nashod matlab berizam
دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:عشق,,,عاشقی,,love,,kiss,,خیانت,,,جمله فیس بوکی,,جمله عاشقونه,,, :: 19:13 :: نويسنده : ghazal
|